چند روزی هست که مرتبا نامجو گوش میدهم و امشب بیشتر. آهنگی که قبلا نادیده گرفته بودم حالا دیوانه وار عاشقاش شدم. قشقایی از آلبوم “اوی”. ریتم آهنگ برپایه تکرار چند نت (با هنرمندی سهتار نامجو و یک ساز کوبه ای که نمیدانم چیست). شبیه نواهای صوفیان. این نوای صوفیانه را قبلا از زبان استاد غمخوار احمدی درباره مقام الله در موسیقی جنوب خراسان شنیده بودم. عجیب تفسیرو تمثیلی بود. اما شعر، شعری است عاشقانه شاید هم سیاسی و شاید حتی عارفانه (باید از حال نیما یوشیج در آن ایام پرسید). این شعر را استاد بسطامی هم با آواز ابوعطا خوانده. هرکدام حال و هوای خودش را دارد. بسطامی با سوز تمام انگار از زبان یک عاشق دلسوخته میخواند و نامجو با آن ریتم و تکرار ها عارفانه تر( هرچند نامجو هیچ سنخیتی با عرفان ندارد). در وادی موسیقی عرفانی البته کسی را جز استاد داود آزاد نمیشناسم که با ملایمت تمام اشعار و اذکار عرفانی را به رنگ موسیقی آمیخته کرده باشد. آنجا که شعر “افسونگر او افسانه من” (هنوز در مورد شاعر اطلاعی ندارم) را در آلبوم نورجان به یک ریتم سماع گونه تبدیل کرده. برای من این درآمیختگی هنر و عرفان عجیب ارزشمند است.