ماه: ژوئن 2023

اندرونی احوالات – سوم (برای هیچْ ماندن)

گاهی اوقات اینطور پیش میره که صبح زود، حدود ساعت پنج هوایی میشم که برم حرم. چند ماهی می‌شد که به حرم نرفته بودم. راه می‌افتم. حدود ساعت هفت پایین مسجد گوهرشاد رو‌ به روی ضریح میشینم. صحن پر از گنجشکه. خادمی کنارم می‌ایسته و به خادم دیگری چند جمله ایراد می‌کنه و میره: “به …

داغیِ غروبِ غم‌دارِ پنج‌شنبه

غروب پنج‌شنبه است. زور آفتاب کم شده اما شدیدا غم داره. پیاده از میدون ملک آباد به سمت تقی آباد میرم. هندزفری تو گوش As walking on canopy رو گوش میدم. دم در بیمارستان قائم پیرمردی بهم اشاره می‌کنه. می‌فهمم که کمک میخواد اما نمی‌دونم چی می‌خواد. میرم سمتش. هندزفری رو درمیارم. آروم بهم میگه …

غرقه‌گی

امشب از دنیا و مافیها رها شدم. آخرین بار پاییز ۹۸ درست چند روز قبل شلوغی‌ها این حس رو داشتم. چند روزی بود که شغل و کار برنامه نویسی اومده بودم بیرون و دلم تجربه جدید میخواست. شروع کردم به کشت و کار. حدود دو هفته هر صبح تنها میرفتم سر زمین و مثل یک …

احساسات می‌گذرند، رنج می‌ماند

زمانی بود که فکر میکردم باید فیلم بردار بشم. دقیقا وقتی که دوربین فیلم‌های ترنس مالیک رو مثل یک روح ناظر و رها می‌دیدم. نشد و نشدم. سال سوم دبستان هم وقتی انشای معروف “دوست دارید در آینده چه‌کاره شوید” رو ازمون خواستن کاملا مغرور و متفاوت نوشتم سفالگر. این حس آمیختگی با گِل هم …

اندرونیِ احوالات – دوم (I am lost)

و ذالنون اذذهب مغاضبا بعضی شب‌ها همراه بابا دبه‌های عسل را پر میکنم. و به این فکر میکنم که یک انسان در حدود ۶۰ سالگی خود با چه انگیزه‌ای این‌طور کار میکند. انگار همه چیز را پشت کار پنهان میکند. کار و کار و کار. قدیم‌تر ها از عشقش به بزرگان دین شنیده بودم. وقتی …