کمال خالق تمنای مخلوق به رسیدن است و کمال مخلوق، خالق شدن بی هیچ تمنایی! و همه ما در تمنای رسیدنیم و در پی کمال اما انتها چیز دیگری را به ما نشان میدهد و آن این است که در این دنیا خواسته و خواستار هیچگاه در امتداد ویا حتی در موازات هم نیستند. خالق و مخلوق هیچگاه هم هدف نیستند و کامل و ناقص هیچگاه در کنار هم. و از این دست عاشق و معشوق که هیچگاه به هم نمیرسند. باری اینبار خواسته و خواستار یکی است. تمنای عاشق رسیدن و کمال معشوق هم رسیدن. اما آن فعلی که در انتها صرف میشود نرسیدن است و چنان که احمد غزالی میگوید “و رنج عشق همه از این است که هرگز یاری نیاید”، عشق چنین رنجمند و رنجساز است.
آهنگ به توصیه یک دوست عزیز و با اشارت به انتها از گروه کلاغ ها زیر باران